قائم مقام فرمانده گردان حضرت قاسم (س)لشکر ۳۱عاشورا(سپاه پاسداران انقلاب اسلامی)
عمران همرنگ درسال ۲/۱/۱۳۳۸ در خانواده مومن ومتدین در روستای رحیم بیگلوی شهررضی شهرستان مشگین شهر متولد شد دوران ابتدائی را در روستای رحیم بیگلو گذراند وبا آغاز دوره راهنمایی همراه پدر ومادر به اردبیل نقل مکان نمودندوتا سوم نظری تحصیل نمود و در سن۲۱سالگی با دختر عمویش ازدواج کرد وازثمره ازدواج دو فرزند به نامهای مهدی و رقیه به یادگار مانده است. با پیروزی انقلاب اسلامی او تحصیل را رها کرد تا در دانشگاه انقلاب وجبهه آموخته هایش را به کار گیرد.از آبان ماه ۵۹ همکاری خود را با سپاه آغاز کرد . به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در آمد اوکه در ابتدای ورود به سپاه یک نیروی عادی بود بعد از مدتی تحصیلات خود را ادامه داد وهم زمان با حضور در جبهه های جنگ وخدمت در سپاه موفق به اخذ دیپلم متوسطه شد با اثباط توانایی ولیاقت به سمت معاون فرمانده گردان حضرت قاسم (س) از لشکر ۳۱ عاشورا بر گزیده شد.او از روزی که وارد جنگ شد در جبهه ماند تا در اسفند ۶۵ درعملیات کربلای ۵ودر کنار «نهر جاسم» به درجه رفیع شهادت نایل آمد جسد اوبعداز ۱۳ روز جستجو در ۱۷ اسفند ۱۳۶۵ در نهر جاسم (شلمچه)پیدا شد در حالی که برا اثر اصابت ترکش وماندن در آب سر وبدنش متلاشی شده بود مدفن شهید عمران همرنگ درآرامستان غریبان شهرستان اردبیل است .
روحش شاد ویادش گرامی باد
وصیت نامه شهید عمران همرنگ
…شکر خدایی را که به ما توفیق داد تا در این جنگ شرکت کنیم و شاهد پیروزی ها و دلاوری های سپاه اسلام باشیم اکنون در ایام محرم هستیم ماهی که خون بر شمشیر پیروز شد ماهی که تاریکی ها را پس زد و نور را پیروزی گردانید …شکر خدایی را که به ما توفیق داد تا در این جنگ شرکت کنیم و شاهد پیروزی ها و دلاوری های سپاه اسلام باشیم اکنون در ایام محرم هستیم ماهی که خون بر شمشیر پیروز شد ماهی که تاریکی ها را پس زد و نور را پیروزی گردانید برادران و خواهران عزیزم رسالت ما در مقابل اسلام و انقلاب و همه شهیدان و کیفیت ادامه راه آنان در رساندن پیام مظلومیت اسلام و مظلومیت این انقلاب که بر همه جهانیان بسی سنگین است بر عهده ماست من هم مثل تمامی برادران جان بر کف به غیر از جان چیزی ندارم که به دین اسلام هدیه کنم لذا خواستم جان خود را در راه اسلام و عقیده ام و قرآنم قربانی کنم ایمان ما استوار و قلب ما آرام است ما را گریه مادران داغدیده و زاری خواهران بی برادر و اشک سالخوردگان و خردسالان از راه خویش بازنمی گرداند…
شجاعت در رفتار شهید عمران همرنگ
آتش سنگین دشمن روی سر بچهها بود پیکر مطهر شهدا مجروحین زیر آتش سنگین دشمن مانده بود و ما قادر به عقب آوردن آنها نبودیم حال وخیم مجروحین و نداشتن وسایل اولیه مراقبت پزشکی از آنها فکر همه به خصوص عمران را به خود مشغول کرده بود.
آن شب تعدادی از ساختمانهای دشمن که در فاصله زیادی از ما قرار داشت به دست نیروهای خودی افتاده بود و عمران به محض شنیدن این خبر مثل اینکه جرقهای در ذهنش زده باشد مرا به بیرون برد و آهسته نقشهاش را برایم توضیح داد : «میرویم و از سنگرهای غنیمتی مقداری باند و وسایل پانسمان میآوریم معبر با یکی از ماشینهای دشمن برمیگردیم».
از حرفهایش تعجب کردم رفتن به سمت مواضع دشمن درزیر آتش سنگین دل و جرأت شیر میخواست اما او در تصمیمش استوار بود از من هم خواست که همراهش باشم با شجاعتی مثالزدنی زیر آتش سنگین دشمن به سمت ساختمانها رفت و مقدار زیادی وسایل پانسمان با خود آورد آن وقت ماشین جیپی که در کنار خاکریز افتاده بود را روشن کرد و با چابکی و مهارت فراوان از مناطق که در تیررس و دید مستقیم دشمن قرار داشت توانست اتومبیل را سالم به پشت خاکریز منتقل کند شجاعت عمران در انجام این کار همه را مبهوت کرده بود
عملیات کربلای ۵ به روایت یکی ازفرماندهان لشگر۳۱ عاشورا
شلمچه نمایشگاه حقیقی، اوج عشق و جنون است حاججواد پاریاد زنجانی از رزمندگان و فرماندهان هشت سال دفاع مقدس است که به مدت ۸۰ ماه یعنی از سال ۵۹ و جنگهای نامنظم شهید چمران تا پذیرش قطعنامه ۵۹۸ در جبههها حضور داشته است. وی به عنوان فرمانده گروهان سوم گردان قاسم(ع) لشکر ۳۱ عاشورا در عملیات کربلای ۵ و همچنین بعد از این عملیات به عنوان فرمانده گردان قاسم در جبهه حضور داشته است.
حاججواد پاریاد زنجانی در مورد عملیات کربلای ۵ میگوید:در عملیات کربلای ۵، در واقع جنگ پایان یافت در حقیقت این عملیات سرنوشت جنگ را تعیین کرد و بعد از این عملیات بود که ضعف و عدم توانایی رژیم بعثی عراق به دنیا ثابت شد و فشارهای وارده در این عملیات منجر به صدور قطعنامه ۵۹۸ شد و تنها به دلیل جابجایی بندهای قطعنامه،جنگ دو سال دیگر ادامه یافت.
عملیات کربلای ۵ از نظر تعداد شهیدان ما و کشتهشدگان عراقی،کل مهمات جنگی مصرف شده و دستاوردهای جنگ با کل جنگ هشت ساله ایران و عراق برابری میکند. به طوری که در جبهه میگفتند:در جبهه کربلای ۵ بودی وقتی طرف میگفت خیر، میگفتند: پس بگو در جنگ نبودی.
در این عملیات اوج درگیری نیروهای دو طرف جنگ، شهادت، ایثار، از جان گذشتگی، جنون و صبر را شاهد بودیم. میزان فشار و استرس آنقدر بالا بود که حاضران در این برهه زمانی را نسبت به دنیا بیتفاوت کرده بود.
زنجانی به تصرف مهمترین و سوقالجیشیترین مواضع عراقیها در عملیات کربلای ۵ اشاره و تصریح کرد: در این عملیات ۶۰ هزار نیروی عراقی کشته و مجروح شدند و قدرت نظامی عراق به شدت تحلیل رفت. اگر چه ما نیز در این عملیات شهدای بزرگواری که در طول جنگ در منطقه خبره شناخته شده بودند را از دست دادیم.
بعد از این عملیات، در سال ۶۶ و ۶۷ آمریکا و روسیه مستقیما وارد میدان شدند و با حمایت موشکی، هواپیمایی و توپخانهای قدرت نظامی عراق را ۲ برابر بالا بردند. بعد از پیروزی ایران در عملیات کربلای ۵، دنیا و ارادههای بینالمللی دست به دست هم دادند تا سرنوشت جنگ در میادین جنگی تعیین نشود لذا سرنوشت جنگ را به پای میز مذاکره کشاندند.
شلمچه مصداق بارز کربلای ایران است و خاک مقدستری از شلمچه وجود ندارد. در این منطقه در ۱۰ عملیات صدها نفر با لبهای تشنه در مقابل آتشبارهای سنگین دشمن، آرام و ساکت شربت شهادت نوشیدند و پیکر مطهرشان سالیان سال در آنجا ماند.
بعد از کربلای ۵ و آزادسازی شملچه، پیکر شهدای عملیات آزادسازی خرمشهر که بیشتر از گردان مالکاشتر بود کشف و به دیار خودشان انتقال یافت شهدایی چون احمد خادمحسینی، پرویز عظیمپور، برات سقایی،شهماری و جدی از جمله این شهیدان بودند.
در عملیات کربلای ۵ در منطقه شلمچه، فرماندهان و رزمندگان به نام و ناآشنایی که چکیده ۶ سال دفاع مقدس بود را از دست دادیم به طوری که ۸۰ درصد آنان در شلمچه شهید شدند.
شلمچه نمایشگاه حقیقی اوج عشق و جنون بود. در حال حاضر هم برای خود نوحهسرایی دارد. هنوز هم پدران و مادرانی هستند که زینبوار در کربلای ایران دنبال گم شدگان خود هستند تا شاید نشانی از آنها بیابند. آنهایی که عهده کرده بودند که در این منطقه به شهادت برسند به خواستههایشان رسیدند.
تعداد شهدای استان اردبیل در این عملیات زیاد بود. بعد از این عملیات در ۴۵ مرحله که در هر مرحله ۱۰۰ الی ۲۰۰ نفر شهید بودند به استان اردبیل آورده شدند که حاج حسین حیدری، غفور علایی، انور فرخی، سلمان و سلیم نوعی اقدم، پرویز، محمدعلی آقاجعفری، علی صوفی، محمود عبدی، رحیم رضایی، صادق حامدی، رضازاده و بهرام رجبی و فرماندهان گردانهای مختلف از جمله داور یسری، بنامعلی محمدزاده، مرتضی فخرزاده، میرعلی یوسفی سادات، مجتبی عزیزی، عمران همرنگ و میرمسلم بنیهاشم از جمله این شهدای بزرگوار بودند.
منابع :
_ فرهنگنامه جاودانه های تاریخ (زندگینامه فرماندهان شهید استان اردبیل)مولف:یعقوب توکلیDarolershad.org
منبع:پرونده شهید در بنیاد شهید وامور ایثارگران اردبیل ومصاحبه با خانواده ودوستان شهید
www.m-hasanein.ir _
_ کتاب سیمرغ راوی : همرزم شهید
_ خبرگزاری ایسنا

نظرات شما عزیزان:
: